معصومه عباسي

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

عشق حسین

05 دی 1390 توسط عباسی


تو که آهسته ميخواني قنوت گريه هايت را , ميان ربناي سبز دستانت دعايم کن !
… باز امشب ميخواهم با يار و ياور هميشگي ام خلوت کنم … در اين حس عاشقانه… لذت صحبت با دوست , با يگانه ي هستي به راز و نياز بپردازم…
تنها ياوري که هيچگاه از صحبت با او نا اميد نشدم و تنها کسي که به راستي حرفهاي عميق قلب و روحم را با او گفـــــــــته ام…
و به راستي برخي ناگفته ها را نميتوان حتي به عزيز ترين و نزديکترين کسان گفت…هرچند که خيلي دوستشان بداري و راحت با آنان سخن گويي…
خب بعضي حرف ها خاص دلت و خداي توست !
که انديشه اي ست و ناگفتني هايي ست و همان يگانه ي بي همتا از ان خبر دارد !
خالقي که هميشه با يادش آرام شدم و اين آرامش را از فطرت و ذاتم و مناجاتهاي پاک و خالصانه ي مادرم و نيايشهاي شبانه ي پدرم به ارث برده ام…
امشب باز به سوي دوست آمده ام…
اما نه براي حرفهاي درونيم….
نه براي گريه هاي شور انگيز !
که امشب آمده ام
براي تو دعا کنم….

مطلب قبلی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

معصومه عباسي

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس